“
بنابرین به تعریف جامعتر و کامل تری ازریسک های عملیاتی نیاز داریم که همان استانداردی است که کمیته بال برای ریسک های عملیاتی ارائه داده است.
۲-۲-۱-۲۵-اهمیت ریسک های عملیاتی
به دو دلیل در سال های اخیر، توجه زیادی به ریسک های عملیاتی در سازمان ها شده است:
۱-رشد نمایی استفاده از تکنولوژی
۲-افزایش ارتباطات میان شرکت کنندگان در بازارهای سرمایه
با وجود اینکه تکنولوژی سبب سهولت انجام بسیاری از کارها درسازمان و مهمتر از آن رشد بهره وری سازمانی شده است اما رشد تکنولوژی سازمان ها را با مسائل و مشکلات جدیدی نیز روبرو ساخته است. برای روشنتر شدن مطالب می توان به مثال زیر اشاره کرد:
اتوماسیون در سازمان ها باعث شده است که عملیاتی که در گذشته به صورت دستی در سازمان انجام می شدند و شاید ساعت ها وقت کارکنان اداره صرف انجام آن می شد هم اکنون در مدت زمان بسیار کوتاهتری و با احتمال خطای بسیار کمتری انجام شوند، امّا این رشد تکنولوژی باعث آن نمی شود که بتوانیم ادعا کنیم ریسک ناشی از انجام کارهای اداری کاهش یافته است زیرا در حال حاضرسازمان با ریسک بسیار بزرگتری مانند امکان از کارافتادگی سیستم اتوماسیون روبروست.ریسک عملیاتی اصولاً مفهوم جدیدی نمی باشد، علت مطرح شدن این بحث در سالیان اخیر، به اهمیت روزافزون آن مربوط می شود به طوری که اجتناب از رویارویی با بحث ریسک های عملیاتی در سازمان ها را برای بسیاری از مؤسسات مالی غیر ممکن ساخته است.
۲-۲-۱-۲۶-ویژگی های تعریف ریسک عملیاتی از دیدگاه کمیته بال
این تعریف برای ریسک های عملیاتی نه تنها در بانک ها، بلکه برای هر مؤسسه مالی، از سوی کمیته بال ارائه شده است. در تعریف فوق، تأکید روی علل ریسک عملیاتی است. از فواید این امر می توان به تسهیل اندازه گیری ریسک عملیاتی اشاره کرد.
بنا بر تعریف فوق، ریسک های عملیاتی شامل ریسک های قانونی میباشند، ولی ریسک های استراتژیک و شهرت در زمره ریسک های عملیاتی طبقه بندی نمی شوند. بنابرین، با توجه به تعریف ارائه شده، این گزاره که “ریسک عملیاتی شامل هر گونه ریسکی به جزء ریسک های اعتباری و بازار میباشد” دیگر صحیح نمی باشد. بنابر تعریف فوق، ریسک عملیاتی تنها به ریسک سیستمی و یا ریسک های مرتبط با تکنولوژی اطلاعات محدود نمی شود.
۲-۲-۱-۲۷-روش های اندازه گیری ریسک عملیاتی
کمیته بال برای اندازه گیری ریسک های عملیاتی (تعیین پروفایل ریسک عملیاتی) در مؤسسات مالی سه روش ارائه کردهاست که عبارتند از:
-
- روش شاخص پایه (BIA)
-
- روش استاندارد (STA)
- روش های اندازه گیری پیشرفته (AMA)
نمودار زیر میزان پیچیدگی و در مقابل هزینه سرمایه برآوردی هریک از روش های فوق را با یکدیگر مقایسه کردهاست:
روش شاخص پایه
پیچیدگی
زیاد
روش استاندارد
هزینه سرمه
روش های پیشرفته
زیاد
شکل ۲-۱:روش های اندازه گیری ریسک عملیاتی
شکل شماره (۲-۱)، درمقام مقایسه سه روش کمی سازی ریسک عملیاتی گویای این مطلب است که هرچه روش اندازه گیری ساده تر شود، هزینه سرمایه نیز افزایش مییابد.
بنابرین بدون توجه به میزان پیچیدگی روش محاسبه درنگاه اول،روش سوم یعنی روش های اندازه گیری پیشرفته مناسبترازسایرروش ها بنظر می رسد، اما در مقام عمل و با توجه به میزان پیچیدگی و پیش شرط های استفاده از روش های پیشرفته و نیز شرایط حاکم بر محیط باید مدل مناسب را از بین سه روش فوق انتخاب کرد و به صورت گام به گام به ارتقاء آن پرداخت.
۱-روش شاخص پایه
ساده ترین روش میباشد که هزینه سرمایه مورد نیاز برای مقابله با تمام انواع ریسک های عملیاتی را به یک شاخص منحصر به فرد (مثلاً درآمد ناخالص) مربوط میکند، در اینجا درآمد ناخالص شاخصی است که بیانگر حجم کل فعالیت های مؤسسه مالی میباشد. بنابرین سرمایه مورد نیاز برای مقابله با ریسک های عملیاتی برابر خواهدبود با درصد ثابتی ( ) از درآمد ناخالص. اجرای این روش برای مقابله با ریسک های عملیاتی در مؤسسات مالی، بسیار آسان میباشد. این روش تنها برای مؤسسات مالی کوچک با فعالیت های تجاری ساده مناسب میباشد. کمیته بال استفاده از این روش را در بانک هایی که فعالیت بینالمللی دارند، توصیه نمی کند. به طور کلی در این روش خواهیم داشت:
KBIS = *Gross Income
KBIS: بیانگرمیزان سرمایه ای است که می بایست برای مقابله با ریسک های عملیاتی بر اساس روش شاخص پایه قرارداده شود.
α: بیانگر میزان ضریب حداقل سرمایه قانونی میباشد.
Gross Income: بیانگرمیانگین درآمد ناخالص بانک در طی سه سال گذشته میباشد.
در اینجا درآمد ناخالص شاخصی است که بیانگر حجم کل فعالیت های مؤسسه مالی است. نکته قابل توجه در کاربرد این شاخص برای محاسبه ریسک عملیاتی مؤسسه های مالی آن است که این روش بهترین معیار برای بانک هایی است که فعالیت های ارزی ندارند
چرا درآمد ناخالص؟
با آنکه تأیید مناسب بودن درآمد ناخالص به عنوان شاخصی از سطح خطرپذیری ریسک عملیاتی برای یک بانک بسیار مشکل میباشد اما به دلایل ذیل این شاخص کم نقص ترین گزینه است:
-
- شاخصی برای میزان فعالیت های بانک است.
-
- به آسانی قابل دسترس میباشد.
- قابل اثبات است.
برای ایجاد یکنواختی کمیته بال ۲ این شاخص را بر مبنای درآمد ناخالص به طور دقیق تعریف کردهاست.
-
- درآمد های بهره ای خالص
-
- درآمد های غیر بهره ای خالص
-
- درآمد های ناشی از انجام معاملات مالی
- سایر درآمد ها
درآمد ناخالص برابر است با
α: میزان ضریب حداقل سرمایه قانونی لازم برای مقابله با ریسک عملیاتی است.
مقدار یا ضریب آلفا (α)، ازسوی کمیته بال در سال ۲۰۰۳ برابر ۲۰ درصد در نظر گرفته شد، در محاسبات جدید انجام شده بر پایه داده های جمع آوری شده از سوی تعداد زیادی از بانک ها توسط کمیته بال ۲ در سال ۲۰۰۳، میزان ضریب برابر ۱۵ درصد در نظر گرفته شده است.
۲-روش شاخص استاندارد
کمیته بال( ۲) در سال ۲۰۰۳ فعالیت های بانک های مورد بررسی را بر اساس شاخص استاندارد در ۸ بخش طبقه بندی نمود و میزان سرمایه لازم برای هر بخش را جهت مقابله با ریسک عملیاتی با ضریب فاکتور به شرح جدول ذیل محاسبه نمود:
جدول۲-۶: روش شاخص استاندارد
واحد سازمانی ضریب فاکتور تامین مالی ۱۸ معاملات فروش ۱۸ بانکداری تجاری ۱۵ بانکداری خرده فروشی ۱۲ واحد سازمانی ضریب فاکتور تسویه پرداخت ۱۸ خدمات نمایندگی ها ۱۵
“