“
گوش دادن تعهدی برای فهمیدن و رسیدن به درک همدلانه است؛ اصطلاح «گوش دادن» در برخوردهای اجتماعی به دو معنا به کار میرود یکی از آن ها اشاره به گوش دادن آشکار دارد که گوش دادن فعال نامیده می شود. انسان وقتی فعالانه گوش میدهد که رفتارهایی انجام دهد که حاکی از توجه او به طرف مقابل است. دومین معنای گوش دادن به فرایند شناختی جذب اطلاعات اشاره دارد. در این تعبیر گوش دادن نشانه رفتارهای آشکار شنونده نیست بلکه به جنبه های نهفته رفتارهای او اطلاق می شود. برای مثال ممکن است به طور پنهانی بی آنکه علامتی دال بر توجه به دیگران از خودمان نشان دهد به صحبتهای آنان گوش دهد. گوش دادن منفعلانه به همین گوش دادن گفته می شود(البرتی[۹۲] و امونز[۹۳] ، ۱۳۷۴ ).
۲-۵-۲ مهارت ابراز وجود
ابراز وجود یعنی حمایت نمودن از حق و عقیده خود، بدون این که به حق و عقیده دیگران تجاوزی شود(شلینگ[۹۴]، ۱۳۸۶). ژوزف و ولپی ابراز وجود را اینگونه تعریف می کند: ابراز مناسب هر گونه هیجانی نسبت به طرف مقابل بدون احساس اضطراب. بنابرین افرادی که در موقعیت های میان فردی منفعل یا پرخاشگر هستند، موردهای مناسبی برای جرئت آموزی تلقی نمی شوند.
جرئت آموزی، برای اغلب اضطراب های مربوط به تعامل های میان فردی یک درمان انتخابی محسوب می شود. از جمله موردهای مناسب برای جرات آموزی این تیپ افراد هستند: کسانی که می ترسند از سرویس بد یک رستوران شکایت کنند، چون نگران هستند که احساسات گارسون جریحه دار شود؛ افرادی که نمی توانند موقعیت اجتماعی کسالت آور را ترک کنند، چون میترسند نمک نشناس تلقی شوند؛ آنهایی که نمی توانند عقاید خود را ابراز کنند، زیرا میترسند دیگران از آن ها خوششان نیاید؛ کسانی که می ترسند به استادان یا مظاهر قدرت بگویند که دوست ندارند منتظر بمانند، زیرا می ترسند این مظاهر قدرت عصبانی شوند؛ افرادی که نمی توانند افزایش حقوق یا نمره بالاتری را درخواست کنند، زیرا احساس حقارت میکنند، و کسانی که به خاطر ترس از باختن نمی توانند در بازیهای رقابتی شرکت جویند (پروچاسکا[۹۵]، ۱۳۸۹). ابراز وجود کردن برابری میان انسانها را افزایش میدهد، به فرد امکان میدهد تا به سود خود اقدامی صورت دهد و بدون اضطراب بی دلیل روی پای خود بایستد و احساسات خود را صادقانه و با خیالی راحت ابراز کند، به فرد امکان میدهد که بدون ضایع کردن حقوق دیگران، حقوق خود را به دست آورد (البرتی و امونز، ۱۳۷۴ ).
۲-۵-۳ ویژگیهای افراد دارای مهارت ابزار وجود
هربرت و جین معتقد است که، فردی که ابراز وجود میکند دارای چهار ویژگی برجسته زیر است:
۱- او در ابراز وجود آزاد است و آن را با گفتار واعمال خود نشان میدهد.
۲- او با تمام مردم در کلیه سطوح ارتباط بر قرار میکند. این ارتباط همیشه، صریح، مستقیم، صادقانه و مناسب است.
۳- او نسبت به زندگی روش فعالانه ای دارد، برخلاف شخص منفعل که در انتظار اتفاقات می نشیند، او اتفاقات را میسازد.
۴- او به طریقی که شایسته میداند عمل می کند (هربرت[۹۶] و جین بر[۹۷]، ۱۳۸۷).
آموزش مهارت های ارتباطی
انسانها هر روز به گونه های مختلف با هم در ارتباطند تا اندیشه ها، احساسات و تمایلات خود را به یکدیگرمنتقل کنند، میزان علاقه و احترام خود را نشان دهند و رنج، اندوه، شادمانی، خرسندی، شک و دودلی خود را با دیگران در میان بگذارند. هر نوع ارتباط اعم از ساده و پیچیده، عمدی و یا غیر عمدی، کلی یا طرح شده برای یک منظور خاص، فعال یا غیرفعال، عمدهترین وسیله برای دستیابی به نتایج مثبت و ارضای نیازها و تحقق بخشیدن به آرزوهای افراد است. مهارت های ارتباطی بیانگر میزان توانایی و اعتماد به نفس افراد بوده، همچنین باعث افزایش میزان احترام و ارزش آنها نزد دیگران می شود (کول[۹۸]، ۱۳۷۹ به نقل از میرمحمد صادقی،۱۳۸۳).
مهارت های ارتباطی، توانایی اختصاصی به شمار میآیند. این مهارت ها برای ایجاد رابطه ضروری هستند، به طوری که انسان می تواند با بهره گرفتن از آن ها در زمان انتقال پیام به شخص دیگر به شکلی کامل و کافی عمل کنند، بنابرین درمانگر باید به ارزیابی رفتار بپردازد، یعنی موقعیتها، مهارت ها و یا نقصهای مهارتی را که پیوسته به مشکلات ارتباطی زوجها مربوط هستند تعیین کند. هدف برنامه های مهارت آموزی، هم افزایش عملکرد مربوط به تکلیف است و هم بر افزایش کفایت عمومی انسان در موقعیتهای مختلف زندگی توجه می نماید (برنشتاین[۹۹]،۱۳۸۷ به نقل از مستقیمی و شفیع آبادی،۱۳۹۱).
همانگونه که گلداسمیت[۱۰۰] و مکفال[۱۰۱] (۱۹۷۵) اشاره کرده اند، برنامه های مهارتآموزی بر جنبه های آموزشی مثبت درمان تأکید میکنند و وقتی که صادقانهترین تلاش های فرد به عنوان رفتار ناسازگارانه، مورد قضاوت قرار میگیرد، نشاندهندۀ وجود یک نقص مهارتی وابسته به موقعیت در گنجینۀ رفتاری اوست. نقصهای ارتباطی که بین زوج اتفاق می افتد، وابستگی زیادی به موقعیتهای خاص دارند، به این معنا که هنگام صحبت با افراد غریبه روی نمیدهند و بیشتر احتمال دارد که موقع بحث برای حل تعارضها و اختلافها مشاهده شوند. منشاء نقص هر چه باشد، آموزش مناسب در زمینۀ کسب مهارت، می تواند به زوج در توسعۀ رفتارهای ارتباطی مؤثر کمک کند (برنشتاین، ۱۳۸۷ به نقل از مستقیمی و شفیع آبادی،۱۳۹۱).
آموزش مهارت های ارتباطی درمانگران رفتاری و شناختی، به نوجوانان میآموزد که گوش بدهند، درخواستهای سازنده داشته باشند، از عبارت «من» استفاده کنند، بلافاصله پس از انجام یک رفتار ویژۀ مثبت، بازخورد مثبت تکمیلی به طرف مقابل خود بدهند و از پرسشها و عبارات توضیحی برای اطمینان یافتن از رفتار کلامی و غیر کلامی یکدیگر استفاده کنند (کارلسون[۱۰۲]، ۱۳۷۸ به نقل از میرمحمد صادقی،۱۳۸۳).
وقتی خانوادهها از الگوهای ارتباط مؤثر استفاده میکنند، انتقال و درک واضحی از محتوا و قصد هر پیام دارند. نوع نظام خانواده و الگوهای ارتباطی آن، اثر مهمی بر اعضاء خانواده دارد، زیرا شخصیت، یادگیری، توسعه، ابقاء اعتماد به نفس، قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده، همه به نوع اطلاعات و نحوۀ انتقال اطلاعات بین اعضای خانواده وابسته است. ارتباط مؤثر در خانواده نیازمند آن است که فرستنده، پیام را واضح بفرستد و بازخورد صحیح داشته باشد، به عبارتی، گیرنده، معنی و مقصود پیام را درک کند، بنابرین ارتباط مؤثر در خانواده، فرآیندی است مداوم که در آن فرستنده و گیرنده باید به طور فعال دخالت داشته باشند (همان منبع).
۲-۶ پیشینه پژوهش در خصوص مهارت های ارتباطی و سازگاری
احمدی، حاتمی و اسد زاده (۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی به دانش آموزان و والدین آن ها بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی آنان در شهر زنجان پرداختند، آن ها به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت های ارتباطی موجب بهبود روابط و سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی آنان میگردد.
“