جمعیت جهان به سرعت رو به سالمندی میرود و نسبت سالمندان در هر سرشماری نسبت به سرشماری قبلی افزایش مییابد. افزایش نسبت سالمندان در اجتماعات، مسایل جدیدی را مطرح ساخته و مسئولان و دستاندرکاران و برنامه ریزان در تمام جوامع، واقعیت روزافزون تعداد سالمندان را از جهات مختلف پزشکی، بهداشتی، روانی، اقتصادی و اجتماعی مورد توجه خاص قرار دادهاند. میتوان گفت که تعداد جمعیت افراد سالمند افزایش روزافزونی را نشان میدهد و در حال حاضر هم افراد بیشتری شانس رسیدن به سنین هفتاد و هشتاد را به مراتب بیش از گذشته دارند و همین گروه های سنی در عین حال سریعترین رشد و افزایش را به تمام گروه های سنی دیگر نمودار میسازد(شاملو، 1364). بیماریها و اختلالاتی در این سنین رخ میدهد که چنانچه مداخلهای جهت کاهش آن صورت نگیرد، هزینهها و پیامدهای زیادی برای فرد و جامعه در پی دارد. یکی از این مداخلات روش مشاوره شناختی است که مطالعات زیادی به اثربخشی این تکنیک درمانی در کاهش میزان افسردگی و اضطراب اشاره کرده اند. اکثر مطالعات نشان دادهاند که شناخت درمانی از نظر تأثیر برابر با دارو درمانی بوده و اثرات جانبی کمتری نسبت به دارو درمانی دارد و پیگیری با آن نیز بهتر انجام میگیرد، لذا این پژوهش جهت بررسی تأثیر شناخت درمانی گروهی بر کاهش افسردگی و اضطراب زنان سالمند شهر کرمانشاه انجام شد.
بیان مسئله
اضطراب نیز، یک مسئله شایع در دوران سالمندی است، زیرا این دوره مملو از انواع احساس کمبودها و ناتواناییها میباشد. به عبارتی سالمندان بهویژه آنهایی که در موسسات سالمندی زندگی می کنند، به علت کاهش اعتماد به نفس، نقصان فعالیت و حرکت، از دست دادن دوستان و نزدیکان، کاهش استقلال مادی و جسمانی و ابتلا به
خرید اینترنتی فایل کامل :
بیماریهای مزمن، در معرض استرس و اضطراب بیشتری قرار دارند(چاپ[9]، 2001، لانگ[10] و استین[11]، 2001). شیوع اضطراب در سالمندان از 4% تا 6% در نوسان است(فونتس[12] و کاکس[13]، 1997). از سویی زمانی که افراد خصوصاً سالمندان در معرض سطوح بالایی از استرس قرار میگیرند، بروز بیماریهای مختلفی از جمله تنفسی و قلبی افزایش مییابد، عملکردهای ایمنی سرکوب می شود(سارا[14]، رزمیر[15]، مارتین[16] و روحزنو[17] ، 2008). زندگی با استرس زیاد می تواند روی خلق و خوی اشخاص اثر بگذارد و آنها را به سمت اضطراب، افسردگی و غمگینی نزدیک کند، اما خلق و خوی شاد به طرز قابل ملاحظهای سطح امید را در افراد بالا ببرد(ویلیامز[18]، 2000).