“
۴بهبود زمان تکوین محصولفولرتون و مک واترز(۲۰۰۱)، گان(۱۹۹۲)، جکسون و دایر(۱۹۹۸)، ساکاکیبارا و دیگران(۱۹۹۷)، شاه و وارد(۲۰۰۳)، وایت و دیگران(۱۹۹۹)۵تحویل به موقعکوا و دیگران(۲۰۰۱)، لی(۱۹۹۷)، ساکاکیبارا و دیگران(۱۹۹۷)۶کوچک تر شدن دسته های تولیدیلی(۱۹۹۷)۶کوچک تر شدن دسته های تولیدیلی(۱۹۹۷)۷بهبود زمان تحویلفلین و ساکاکیبارا(۱۹۹۵)، فولرتون و مک واترز(۲۰۰۱)
منبع: Bonavia & Marin, 2006
البته به منظور داشتن یک دید جامع میبایست ضمن لحاظ کردن تمام محاسن و مؤلفههای مذکور، به ضعف های آن نیز در مقایسه با مهندسی ارزش توجه نمود. بعضی از این نقاط ضعف عبارتند از:
-
- تکنیک ناب ممکن است بدون سنجش منطقی نتایج، ریسک را افزایش دهد.
-
- به هنگام مواجهه با مسائل پیچیده مکرر و متقابل با محدودیت هایی مواجه است زیرا روش سعی و خطا را در پیش میگیرد.
- سیستم فروش ناب و همین طور آموزش کارکنان و متناسب کردن سیستم سازمان با اهداف ناب ممکن است مجموع هزینه ها را افزایش دهد(سیرنگ،۱۳۸۶)
۵٫۲٫۲٫ تولید ناب و صنایع ایران
در زمینه بررسی های علمی و مطالعه تحقیقاتی تولید ناب در ایران تلاش چشمگیری انجام نشده است و مقالات انگشت شماری در این زمینه به انتشار رسیده است. در یکی از این مقالات که توسط سید حسینی و بیات ترک در سال ۱۳۸۲ به انجام رسیده است به ارزیابی عوامل تولید ناب با استفاده تکنیک تجزیه تحلیل ابعادی در سیستم های تولیدی سفارشی پرداخته شده است. این مقاله با عنوان «ارزیابی عوامل تولید ناب در سازمان های تولیدی غیر پیوسته (سفارشی )» ضمن معرفی عوامل و ویژگیهای تولید ناب سعی دارد با بهره گرفتن از روش تجزیه و تحلیل ابعادی مدلی را ارائه دهد که میزان سازگاری کارخانهها تولیدی را با معیارها و ویژگیهای تولید ناب قیاس نماید. در همین راستا طی مطالعات به عمل آمده, عوامل تولید ناب به ۹ عامل اصلی و ۸۵ معیار فرعی تقسیم گردیده اند و سپس یکپارچگی عوامل مؤثر بر آن، با بهره گرفتن از تکنیکهای آماری ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون چند متغیره و فاکتور آنالیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.یکی از ویژگیها و نوآوریهای این مقاله، کاربرد تولید ناب در کارخانهها تولید سفارشی است؛ چراکه اکثر پژوهشهای گذشته در کارخانهها خودروسازی که تولید پیوسته و بر اساس محصول دارند انجام شده است. جامعه آماری مورد پژوهش، گروه صنعتی سدید است که با برخورداری از چندین شرکت بزرگ تولیدی از جمله شرکتهای عظیم تولیدی کشور محسوب میگردد
نتایج به دست آمده حاکی از اهمیت بسیار زیاد سازماندهی و رهبری در تولید ناب است و عوامل دیگر از قبیل تکنولوژی اطلاعات و سیستم اطلاعات مدیریت، منابع انسانی و مدیریت زنجیره تأمین کنندگان به ترتیب از دیگر عوامل مهم در دستیابی به تولید ناب هستند. همچنین نتایج حاصل از فاکتور آنالیز بیانگر آن است که ۹ عامل اصلی تولید ناب در مجموع به دو دسته کلی تقسیم میشوند که دسته اول شامل عوامل تکنولوژی اطلاعات، سازماندهی و رهبری، ساماندهی منابع انسانی، خرید و تدارکات، مدیریت زنجیره عرضه، مدیریت فرایند تولید و مدیریت تعمیر و نگهداری و دسته دوم شامل مدیریت کیفیت جامع و مدیریت تجهیزات و سخت افزار میگردد(سید حسینی و بیات ترک،۱۳۸۴).
۶٫۲٫۲٫ تولید ناب و صنایع کاشی و سرامیک
بر اساس داده های ارائه شده توسط ASCER[20] در سال ۲۰۰۱ تولیدات صنایع کاشی و سرامیک در سرتاسر جهان ۵۷۲۷ میلیون مترمربع بوده است که این مسئله نشان دهنده اهمیت این صنعت در اقتصاد جهانی میباشد. بازارهای اصلی این صنعت شامل کشورهای چین، برزیل، اسپانیا، امریکا و ایتالیا میباشد. در این بین اسپانیا با تولید ۶۳۸ میلیون مترمربع، ۱۱ درصد از بازار را در اختیار دارد. در حالی که شرکتهای کاشی این کشور ۲۶۱۰۰ کارگر را در خود جای دادهاند. بنابرین به طور متوسط هر کارخانه اسپانیایی ۸۷ کارگر دارد. میانگین بهره وری کارگران این صنعت در سال ۲۰۰۱، ۲۰۷۸ مترمربع در هر ماه برای هر کارگر بوده است. این نرخ از سال ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۰۳ بدون تغییر مانده است(Bonavia & Marin,2006).
تا پیش از آغاز دهه ۹۰، متغیرهای اصلی در تولید کاشی و سرامیک عبارت بودند از: هزینه های انرژی، هزینه های نیروی انسانی، پردازش مواد خام و … (یبارا و دیگران، ۱۹۹۶) . از دهه ۱۹۹۰ به بعد بود که فرآیندهای تولید در این بخش که تا آن زمان سنتی بودند پیچیده تر شده و باعث شدند تا استراتژی های مدیریت عملیات در این بخش دچار تحول گردند (رومانو، ۲۰۰۱). یکی از استراتژی های جدید قابل به کارگیری در این بخش تولید ناب میباشد.
تا این زمان موارد محدودی کار تحقیقاتی علمی در زمینه تولید ناب در این صنعت گزارش شده است. از جمله این موارد انگشت شمار می توان به مقاله راولی[۲۱] که در سال ۱۹۹۶ انجام شده است اشاره نمود. راولی در این مقاله نشان داده است که ویژگیهای صنایع کاشی انگلیس و ایتالیا منطبق با اصول تولید انبوه میباشد (راولی، ۱۹۹۶). بر اساس نظرات راولی چنین صنعتی باید به طور قابل توجهی پویا باشد بنابرین شرکت های فعال در این زمینه انگیزه های بسیار زیادی برای استفاده از روشهایی دارند که انعطاف پذیری را به فرآیندهای تولیدی آن ها باز گرداند (راولی، ۱۹۹۶).
در تحقیق دیگری که محققینی مانند کارلسون و آهل اشتروم انجام دادهاند یک مدل عملیاتی از اصول تولید ناب ارائه شده است. این مدل وضعیت به کارگیری تولید ناب در صنایع دستی و انبوه را مقایسه و بررسی میکند. در این تحقیق کارلسون و آهل اشتورم مدل خود را به صورت موردی در صنایع سرامیک(به عنوان نمونه از صنایع تولید انبوه) و صنایع تولید میز انگلستان(به عنوان نمونه صنایع دستی) بررسی نموده اند(Ahlstrom & Karlsson, 1996)( (Mieir & Forrester, 2002).
در جدیدترین مقاله ای که در سال ۲۰۰۶ توسط بوناویا و مارین در صنایع کاشی و سرامیک اسپانیا انجام شده است به بررسی میزان استفاده از برخی نشانگرهای تولید ناب در صنعت کاشی و سرامیک پرداخته شده است و روابط انان را با اندازه کارخانه سنجیده و تأثیر انان بر عملکرد صنایع این بخش را مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله با عنوان «مطالعه تجربی تولید ناب در صنایع کاشی و سرامیک اسپانیا» در مجله بینالمللی مدیریت تولید و عملیات به چاپ رسیده است.
نتایج این تحقیق نشان میدهد در بخش کاشی و سرامیک هنوز فعالیتهایی چون تکنولوژی گروهی، کانبان حذف زمان راه اندازی، توسعه کارگران چندوظیفه ای و کارخانه (کنترل) بصری به طور کامل اجرا نمی شوند. در عوض فعالیتهایی چون استانداردسازی عملیات، نگهداری و تعمیرات جامع بهره ور و کنترل کیفیت نسبتاً خوب در حال اجرا میباشند.
در این مقاله نیز مانند برخی تحقیقات دیگر مؤلفه های تولید ناب شناسایی شدند و ارتباط آن ها با اندازه شرکت بررسی شد. نتایج این تحقیق نشان دادند که ارتباط ضعیفی بین اندازه شرکت و به کارگیری اصول تولید ناب درآن وجود دارد.
“