:
«پهلوانیک یکی از زبانهای ایرانی میانه است که در دورهی فرمانروایی این سلسله ( اشکانیان ) یعنی از اواسط قرن سوم پیش از میلاد تا ربع اول قرن سوم بعد از میلاد مسیح زبان دولتی و اداری ایران بوده است. نکتهی جالب این است که بررسی این زبان حتی میتواند برای مطالعات زبانشناسی تاریخی مفید واقع شود» (عموزاده، 1381).
1-2- بیان مسئله :
زبان نقش مهمی در ایجاد ارتباط بین انسانها دارد. زبان باعث میشود افکار و تجربیات یک ملت و یک قوم را از نسلی به نسل دیگر منتقل کند. در روی کرهی زمین مردم با زبانهای مختلف صحبت میکنند. زبانهای ایرانی، شاخهی غربی گروه زبانهای هند و ایرانی را تشکیل میدهند. زبانهای هند و ایرانی آغازین خود شاخهای از زبانهای « هند و اروپایی آغازین » به شمار میآیند. زبان هند و ایرانی شاخهای است شرقی در خانوادهی زبانهای هند و اروپایی. کهنترین آثار به جا مانده از زبانهای ایرانی کتیبههای فارسی باستان، یعنی سنگنوشتههای خط میخی مربوط به پادشاهان و رویدادهای سیاسی امپراتوری هخامنشی ( قرن ششم تا چهارم پیش از میلاد ) و متون اوستایی، یا زبان اوستایی، زبان مقدس زرتشتی یعنی زبان کتاب اوستا است.
گستردگی جغرافیایی ایران زمین و پراکندگی اقوام مختلف در آن سبب رواج و رشد زبانها و گویشهای متنوع و فراوانی در پهنهی این اقلیم رنگارنگ گردیده است به طوری که می توان ایران را ذخیرهای عظیم از میراث فرهنگی کهن دانست. لهجهها و گویشهای گوناگون و پرشمار ایرانی نمونهای بسیار شگرف از پیشینه و اصالت فرهنگ زبانی این سرزمین است. تمامی این لهجهها بسیار زیبا و دلچسب هستند و برای دیگر تیرههای ایرانی جذاب و دوست داشتنیاند. ولی متاسفانه همواره اهتمام لازم برای حفظ و حراست آن ها وجود نداشته است تا جایی که به جرات میتوان گفت که بسیاری از ذخایر فرهنگی ایران هنوز بر ما پوشیده مانده است.
همانطور که بشر برای بقای فیزیکی به تنوعات زیستی وابسته است، برای بقای فرهنگی نیز به تنوعات زبانی نیازمند است. زبان ابزاری برای بیان خواستهها، نیازها و عواطف انسانی در بافت اجتماعی است. با گسترش ارتباطات، رشد و شهرنشینی، درگیری در زندگی ماشینی و مهاجرتهای گسترده، گویشها اکنون بیش از هر زمان دیگر در معرض انحطاط و نابودی قرار دارند ( محمود بختیاری 1389: 85- 103 ).
خرید اینترنتی فایل کامل :
گویشهای ایرانی با چنان سرعتی به سوی نابودی گام برمی دارند که مرگ آن ها بر بسیاری از عقاید و رسوم و باورها تاثیر میگذارد. از بین رفتن تنوعات زبانی به منزلهی کاسته شدن از تنوعات فکری در میان جوامع بشری است، زیرا هر زبان ، ابزاری منحصر به فرد برای اندیشیدن و تجزیه و تحلیل جهان پیرامون محسوب میشود. نابودی یک زبان به منزلهی نابودی یک هویت ریشهدار است. طبعاً حذف زبان به همراه حذف فرهنگ میتواند موجب کاهش اعتماد به نفس، کاهش تواناییهای بالقوه افراد و نیز پیچیدهتر ساختن همکاری ها و روابط بین انسان ها برای حل مشکلات مختلف گردد. اکنون وظیفه ماست که این گرانبهاترین میراث نیاکانمان را پاس بداریم، یا دستکم با ثبت و بررسی آنها نامشان را جاودانه سازیم. پاسداری از گویشهای ایرانی، نگهبانی از فرهنگ درخشان ایرانی و پاسداری از چشمههای زلالی است که میتوانند درخت تنومند و پربار زبان فارسی را سیراب سازند.
در ایران علاوه بر زبان فارسی، زبانهای مختلف مانند ترکی، کردی، لری، گیلکی، تالشی، مازندرانی (تبری) و غیره نیز وجود دارند که مردم به آن تکلم میکنند. زبان مازندرانی ( مازنی یا مازرونی یا تبری ) نام یکی از زبانهای ایرانی است که در زیر شاخهی زبانهای کنارهی دریای خزر، از شاخهی زبانهای شمال غربی قرار دارد. این زیر شاخه شامل زبانهای تالشی، مرزندی، گورانی، گیلکی، مازندرانی، برخی زبانهای تاتی و سمنانی است که از دیدگاه تاریخی به زبان پهلوی اشکانی وابستهاند. این زبان مانند زبانهای غربی کشور و گیلان فرهنگ مشترکی دارند و ساختار و گویشهای آن ها برگرفته از شاخههای فارسی و زبان آریایی است.
1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش :
1-4- هدف و انگیزه
1-5- سؤالات پژوهش
از آنجائیکه پژوهش پیش رو بر آن است تا به بررسی واژهبست در زبان مازندرانی بپردازد، پژوهشگر در نظر دارد تا با بررسی این فرایند به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
1- توزیع واژهبستها در زبان مازندرانی چگونه است؟
2- کدام یک از پیشبستها و پیبستها از بسامد بیشتری برخوردارند؟
3- واژهبستها در زبان مازندرانی چه کارکردهایی دارند؟
1-6- فرضیههای پژوهش :
برای پرسشهای مطرح شده می توان 3 فرضیهی زیر را در نظر گرفت :
1- واژهبستها در زبان مازندرانی دو سطح عمدهی توزیع دارند که عبارتند از: الف- پس از فعل ب- پس از اسم
2- پیبستها از بسامد بیشتری برخوردارند.
3- واژهبستها کارکردهایی مثل نقش نمای اضافه، وصفی، مفعولی، عطفی و ندایی دارند.