در واقع رابرت کاتز (1955)سه نوع مهارت فنی، انسانی و ادراکی مورد نیاز مدیران را مطرح نمود بر اساس نظر وی مهارت فنی در سطوح پایین مدیریت، مهارت ادراکی در سطوح بالای مدیریت دارای اهمیت بیشتری می باشند و مهارت انسانی در سه سطح مدیریت دارای اهمیت یکسان است. بدین ترتیب مدیران موفق باید تكنیک ها، روشها و دانش های خاص مربوط به زمینه كاریشان را داشته و همچنین آگاهی ها و دانش عمومی در زمینه های مختلفی چون استفاده از ابزار، مدیریت مالی، حسابداری و از این قبیل را دارا باشند. مدیران كارآمد همچنین باید مجهز به مهارت های انسانی یا مهارت های مردمی در رابطه با هماهنگی با افراد، خود آگاهی، فهم دیگران، انگیزش، رهبری و توانایی برای توسعه كاركنان باشند. اما اغلب مدیران خصوصاً مدیران سازمان های دولتی مهارت های انسانی و فنی كمی دارند و بیشتر به مهارت های ادراكی توجه می كنند. شاید آنها فهم ادراكی خوبی برای انجام یک مدیریت اثر بخش داشته باشند و وظایف مدیریتی خود را به خوبی انجام دهند با این وجود اگر آنها مهارتهای ارتباطی و انسانی لازم را نداشته باشند و آن مهارتها را تقویت نكنند دچار مشكلات بیشتری در سازمان خود خواهد شد(شاهرودی و همكاران 1387).
مهارتهای فنی مورد نیاز مدیران آموزشی، ارزشیابی آموزشی، راهنمایی آموزشی، فنون و روش های تدریس و فنون اداری و مالی دانشگاه است. مدیر آموزشی برای انجام وظایف خاصی که دارد باید از مهارتهای فنی کافی برخوردار باشد (خدادادی، 1391).
كیفیت زندگی كاری یكی از متغیرهایی است كه اخیرا به لحاظ اهمیت ، مورد توجه بسیاری از مدیران كه در صدد ارتقا كیفیت منابع انسانی خود هستند قرار گرفته است ؛ گرچه مطالعه شاخصهایی كه برای كیفیت زندگی كاری سودمند و یا مضر هستند تاریخچهای دیرینه دارد (ماو، سموئلز و الکساندر2003)، اما منبع دقیق عبارت کیفیت زندگی کاری مشخص نیست و احتمالا اولین بار در موسسه تحقیق اجتماعی دانشگاه میشیگان در کارهای اولیه رنسیس لیکرت و رویکرد او برای تغییر سیستمی به كار برده شده است(هود و اسمیت 1994).
واژه كیفیت زندگی كاری نخستین بار در سال 1972 در طی یک كنفرانس ارتباطات كاری بین المللی در رابطه با مسائل كاری در خانه اردن معرفی شد. كیفیت زندگی كاری توجه بیشتری را بعد از آنكه كاركنان اتومبیل متحده و جنرال موتور شروع به یک برنامه كیفیت زندگی كاری برای بازساخت و رفرم كاركردند به خود اختصاص داد(لاو و می1998). ابتدا نگرانی برای كیفیت زندگی كاری در دهه 1970 اوج میگیرد. این نگرانی بعد از عواقب حیطه سنتی مدیریت علمی و بوروكراسی ناشی از ان كه محیط كاری ضد انسانی ، وظیفه محور، غیر شخصی، بدون پاداش و عموما غیركارا ایجاد میكرد و همه سطوح شان و منزلت شخصی را مورد هتك قرار میداد و منابع انسانی را ضایع مینمود حاصل شد و بعد از فروكش نمودن در دهه 1980 مجددا در دهه 1990 غالب میشود ؛به عبارتی مفهوم كیفیت زندگی كاری حدود 30 سال قبل به كار رفته است. كیفیت زندگی كاری با واكنش و پاسخ به نیازهای فردی و اشتیاق میتواند افزایش یابد(مارتل و دوپویس2006 ؛ تراویس 1995؛ كیمبرلی 1991).
عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد. بنابراین، عملکرد سازمانی یک سازه ی کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد. معروف ترین تعریف عملکرد توسط نیلی و همکاران ( 2002:8) ارائه شده است: (( فرایند تبیین کیفیت اثربخشی و کارایی اقدامات گذشته)). طبق این تعریف، عملکرد به دو جزء تقسیم می شود. 1) کارایی که توصیف کننده ی چگونگی استفاده سازمان از منابع در تولید خدمات یا محصولات است، یعنی رابطه بین ترکیب واقعی و مطلوب دروندادها برای تولید بروندادهای معین؛ و 2) اثربخشی که توصیف کننده ی درجه ی نیل به اهداف سازمانی است.
عملکرد کارکنان در بعد سازمانی معمولاً مترادف با اثربخشی فعالیتها است. منظور از اثربخشی میزان دستیابی به اهداف و برنامهها با ویژگی کارآ بودن فعالیت ها و عملیات است. به طور کلی عملکرد کارکنان به فرایند سنجش و اندازهگیری عملکرد دستگاه ها در دورههای مشخص به گونهای که انتظارات و شاخصهای مورد قضاوت برای دستگاه ارزیابی شونده شفاف و از قبل به آن ابلاغ شده باشد، اطلاق میگردد.» (طبرسا، 1378).
فعالیت های ورزشـی در دانشگاه تهران همزمان با افتتاح دانشـگاه در سال 1313 شروع شد. این فعالیتها درآغاز متولی خاصی در دانشگاه نداشت. در اسناد به دست آمده از سالهای نخسـت تاسیس دانشـگاه تهران، مکرر از آقـای رابرت گیبـسن و گوگبتلیانز نام برده شده است. به نـظرمیرسد این اشـخاص در آن سالها برای راه اندازی سازمان ورزش دانشگاه تهران نقش موثری ایفاکرده اند. در این رابطه میتوان به سندی از “وزارت جنگ” سابق اشاره کرد که در آن کفیل وقت آن وزارت، به درخواست وزارتمعارف مبنی بر راهاندازی آموزشـگاه پرواز هواپیماهای بدون موتور در دانشگاه تهران، توسـط آقای گوگبتلیانز پاسخ داده است و در نامۀ ضمیمه، از آقای رابرت گیبسن نام برده شده است. وی مدیریت شعبۀ تربیت بدنی وزارت علوم را برعهده داشت. با استناد به اسناد دیگری که ارتباط آقای رابرت گیبسن را با ورزش دانشگاه تهران نشانمیدهد، به این نتیجهمیرسیم که نامبردگان در راه اندازی سازمان ورزش دانشگاه تهران در سالهای 1313 و 1314 نقش موثری داشتهاند.
براساس تغییرات سازمانی داخلی در اداره کل تربیت بدنی درسال 1381 و 1382 کارشناسان این ادارهکل با توجه به نوع تخصص وعلاقه مندی خود،مسئولیت یک یا چند رشتۀ ورزشی را برعهده گرفتند. همچنین در تغییر ساختار اداری و همگام با برنامه ریزی کلان ورزش دانشگاه، تغییرات سازمانی دیگری در سال 1383 انجام شد. رویکرد اصلی این تغییرات، توسعۀ فعالیتهای ورزش همگانی در دانشکدههابود؛ به همین دلیل تعدادی از کارشناسان ادارهکل به دانشکدهها مامور یا منتقل شدند.
چون هدف مربی تربیت بدنی از ورزش ، تربیت دانش آموز در ابعاد جسمانی – روانی است لذا باید از خصوصیات و ویژگیهای جسمی – روانی بچه ها در هر دوره اطلاع كافی داشته باشد. آموزش تكنیک های ساده ورزش ، اصلاح بد آموزی دانش آموزان تمرین برای یادگیری بهتر، بدنسازی و بالا بردن قوای جسمانی دانش آموزان، آموزان مسائل بهداشتی و تربیتی در خلال نرمشها و ورزشها از وظایف عمده مربی ورزش است. به نظر می رسد نحوه بکارگیری مربیان تربیت بدنی در دانشگاه های آزاد و مهارت مدیریتی مدیران مربوطه و سایر ابعاد مختلف عملکرد مربیان موثر می باشد.
1-2- بیان مساله
مهارتهای انسانی به آسانی قابل حصول نیستند و فنون و روش های مشخصی ندارند. امروزه دانش علمی در قلمرو روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و مردم شناسی و تجربه و کارورزی در شرایط گروهی و اجتماعی، به طور غیر مستقیم زمینه دستیابی به مهارتهای انسانی را فراهم می سازد. کنش و واکنش متقابل با مردم و حساسیت نسبت به انگیزه ها، انتظارات و رفتارهای آنان کمک می کنند تا شخص به مرور بتوانند علل و عوامل شکل دهنده رفتار افراد انسان را درک کرده و راه و رسم کار کردن با مردم و اثر گذاری بر رفتار آنان را بیاموزند. مدیر آموزشی برای اینکه بتواند در شمار یکی از اعضاء موثر محیط آموزشی درآمده و بین اعضاء تحت رهبری خود همکاری و تفاهم به وجود آورد، باید به حد کافی از مهارتهای انسانی بهره مند باشد(خدادادی، 1391).
اکتساب مهارت ادراکی (مفهومی) مستلزم آموزش نظریه های علوم رفتاری بویژه تئورهای سازمان، مدیریت و تصمیم گیری و کاربرد عملی آنهااست. امروزه دوره های آموزش دانشگاهی در رشته های تخصصی، آشنایی با نگرش و روش های سیستمی و استفاده از یافته های مطالعات و تحقیقات راجع به سازمانها، زمینه دستیابی به مهارت ادراکی در مدیریت را فراهم می سازند. مدیر آموزشی برای این که بتواند محیط آموزشی را بشناسد، روابط متقابل میان عوامل مختلف را درک کند، اولویتهای آموزشی را تشخیص دهد، تصمیمات موثر اتخاذ کند و با اقدامات خود بهترین نتایج را عاید نظام آموزشی سازد، باید از مهارت ادارکی قابل ملاحظه ای برخوردار باشد(همان منبع).
ال سابا[2] معتقد است که مهارت های انسانی در مدیران پروژه بیشترین تأثیر را رو ی شیوه مدیریت آنها می گذارد. بلذر[3] مهارتهای سخت و فنی را در مدیران همانند حلقه گمشده بسیار حساس برای مؤفقیت مدیران می داند.از دیگر نظریات مربوط به مهارتهای مدیریتی به نظریات بوم و مانتل[4] می توان اشاره کرد . بوم (2001) مهارتهای مدیریتی را به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم کرد. مهارتهای عمومی شامل: توانایی تصمیم گیری، قابلیتهای ادراکی، توانایی پردازش اثربخش اطلاعات، مهارتهای رهبری، مهارتهای ارائه وعرضه، تشخیص استفاده از مفاهیم و استفاده از قدرت می باشند. همچنین مهارتهای اختصاصی شامل مهارتهای فنی و صنعتی می باشد.
چنانچه در راس سازمانها مدیرانی کارآمد ، شایسته ، ماهر ، با تجربه و کاملا آگاه به اصول و فنون مدیریت قرار گیرد، مؤفقیت سازمان در رسیدن به اهداف سازمانی تضمین خواهد شد. مدیریت علاوه بر تأثیر مستقیم بر عملکرد کارکنان می تواند تأثیر غیر مستقیم نیز داشته باشد یعنی مدیران می توانند با به کارگیری مهارتهای خود در جهت تعالی سازمان و کارکنان خود و افزایش رضایت و کیفیت زندگی کاری کارکنان خود برای رسیدن به اهداف سازمان گام بردارند. مدیران سازمانها امروزه با دو مسأله روبرو هستند اول اینکه چگونه سازمان خود را در جهتی توسعه دهند که بهتر بتواند با تغییرات و تحولات محیط هماهنگ شود مسأله دوم آنکه چگونه انرژی منابع انسانی سازمان را در جهتی هدایت کنند که ضمن تحقق اهداف سازمان و انجام مأموریت های سیستم، نیازهای کارکنان نیز تأمین شود. مدیران متوجه این حقیقت شده اند که کوشش های جزءبه جزءبرای حل مسائل پیچیده برای پرورش فضای سازمانی، روش های کار، روابط انسانی، نظام های ارتباطی و اطلاعاتی می باشد و با شرایط و الزامات قابل پیش بینی وغیر قابل پیش بینی سالهای آینده منطبق و سازگار می باشد(احمدی،1384).
دلیل دیگر اهمیت موضوع از این جهت است که عدم توجه دقیق و کافی به کیفیت زندگی کاری، باعث هدر رفتن سرمایه و تلف شدن وقت و انرژی زیادی در کشور خواهد
خرید اینترنتی فایل کامل :
شد. در هر سازمانی کیفیت زندگی کاری بالا برای جذب و حفظ کارکنان اساسی است. از آنجا که زندگی کاری روی احساس فرد درباره مطلوبیت مکان کاری و آنچه در آن است پایه گذاری می شود و مربوط به تجربه جاری فرد در حیطه های کاری است. از این دیدگاه بررسی کیفیت زندگی کاری که احساس فرد سازمانی را بیان می دارد حایز اهمیت فراوانی است زیرا می تواند در کلیه سطوح بر کیفیت کار کارکنان تأثیر گذارد(بدیعی و همکاران،1386).
مربیان از نظر عوامل نگهدارنده شغل در حد متوسط قرار دارند و وضعیت میزان شناسایی و احترام در بین مربیان بهتر از سایر عوامل نگهدارنده است. از طرف دیگر دو عامل تعادل شرایط کاری – سازمانی، مربیان زن و مربیان دارای تحصیلات تربیت بدنی از مربیان مرد و دارای تحصیلات غیر تربیت بدنی شرایط بهتری دارند. مربیان دارای حرفه دوم و دارای مسکن شخصی از نظر عامل تعادل شناسایی و احترام و کل عوامل نگهدارنده شغلی شرایط بهتری را نسبت به مربیان فاقد حرفه دوم و مسکن شخصی در محیط کار احساس می کردند. بطور کلی نتایج نشان داد که میزان برخورداری از عوامل رفاهی نسبت به مدرک تحصیلی، جنسیت و سابقه شغلی نقش بیشتری را در تامین عوامل نگهدارنده شغل مربیان داشت(رمضان نژاد،1381)
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه یکی از ویژگیهای مهم و اساسی سازمانها در محیط رقابتی و نامطمئن، عامل مدیریت آنهاست. با توجه به اینکه در دنیای کنونی در پشت هر ماشین بزرگ اقتصادی نام یک مدیر به چشم می خورد، بدون شک اعمال مدیریت اثر بخش و کارآمد ضامن موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و راهبردهای خود است. مدیران برای توفیق در انجام وظایف خود باید نقشهای متعددی را بپذیرند و برای ایفای آنها به مهارتهای خاصی نیاز دارند. لزوم اطلاع کافی از اولویت این مهارتها در پستهای مدیریتی از چالشهای اصلی پیش روی مدیران ارشد و به ویژه مدیران دانشگاه هاست. نیاز به مدیریت کارآمد در دانشگاه ها و مراکز علمی به دلیل نقش بسیار مهم این مراکز به لحاظ تعلیم وتربیت نیروی انسانی متخصص، اهمیت بسیاری دارد. بدون شک در دنیای پیشرفته کنونی علاوه بر مراکز دانشگاهی هیچ موسسه ای بدون بهره گیری از هدایت و رهبری مدیران متخصص نمی تواند موجودیت خود را حفظ کند. اکثر مدیران در فرایند کاری و مسئولیتهای خود بعضی از مهارتهای انسانی را فرا می گیرند و تمرینهایی در این زمینه دارند اگر بخواهیم در نقش مدیر یا رهبری موثر باشیم به عاملی غیر از درک و پیش بینی رفتار نیاز داریم. به عبارت دیگر هر مدیری به مهارتهایی که در هدایت و کنترل افراد اثر دارد و احتیاج داشته، باید در رشد و تکامل آنها بکوشد.
کاسیو عملکرد کارکنان را توصیف نظامدار نقاط قوت و ضعف عملکرد فرد یا گروه در رابطه با اجرای وظایف محوله تعریف میکند. عملکرد کارکنان در بعد نحوه استفاده از منابع و امکانات در قالب شاخصهای کارایی بیان میشود. اگر در سادهترین تعریف، نسبت داده به ستاده را کارایی بدانیم، نظام ارزیابی عملکرد در واقع میزان کارایی تصمیمات مدیریت در خصوص استفاده بهینه از منابع و امکانات را مورد سنجش قرار میدهد. با انجام این تحقیق وضعیت مهارت های سه گانه مدیران تربیت بدنی،کیفیت زندگی کاری و عملکرد مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آذربایجانشرقی مشخص می شود و با بررسی ارتباط بین متغیرها راهکارهای لازم جهت ارتقاء کیفیت زندگی کاری و عملکرد مربیان ورزشی ارائه خواهد شد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1-هدف كلی
هدف کلی این تحقیق عبارتست از بررسی ارتباط بین مهارتهای سه گانه مدیریتی (فنی، ادراکی، انسانی) مدیران تربیت بدنی با کیفیت زندگی کاری و عملکرد مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آذربایجان شرقی
1-4-2-اهداف اختصاصی
- توصیف منتخبی از ویژگیهای فردی (جنسیت،سن،مدرک تحصیلی،رشته تحصیلی،سابقه،درجه مربیگری) مدیران تربیت بدنی و مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آذربایجان شرقی
- توصیف مهارتهای سه گانه مدیریتی (فنی، ادراکی، انسانی) مدیران تربیت بدنی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آذربایجان شرقی
- توصیف کیفیت زندگی کاری (پرداخت منصفانه و کافی،محیط کاری ایمن و بهداشتی ،تآمین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون گرایی در سازمان ،وابستگی اجتماعی زندگی کاری ،فضای کلی زندگی ،یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار، توسعه قابلیت های فردی)مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجان شرقی
- توصیف عملکرد مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجان شرقی
- تعیین ارتباط بین مهارتهای سه گانه مدیریتی(فنی ،ادراکی،انسانی) مدیران تربیت بدنی با کیفیت زندگی کاری(پرداخت منصفانه و کافی،محیط کاری ایمن و بهداشتی ،تآمین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون گرایی در سازمان ،وابستگی اجتماعی زندگی کاری ،فضای کلی زندگی ،یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار، توسعه قابلیت های فردی)مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجان شرقی
- تعیین ارتباط بین مهارتهای سه گانه مدیریتی(فنی،ادارکی،انسانی) مدیران تربیت بدنی با عملکرد مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجان شرقی
1-5- پرسش های تحقیق
- وضعیت منتخبی از ویژگیهای فردی ( جنسیت ، سن، مدرک تحصیلی ،رشته تحصیلی ، سابقه ، درجه مربیگری ) مدیران تربیت بدنی و مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آذربایجانشرقی چگونه است؟
- وضعیت مهارتهای سه گانه مدیریتی (فنی، ادراکی، انسانی) مدیران تربیت بدنی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آذربایجانشرقی چگونه است؟
- وضعیت کیفیت زندگی کاری (پرداخت منصفانه و کافی،محیط کاری ایمن و بهداشتی ،تآمین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون گرایی در سازمان ،وابستگی اجتماعی زندگی کاری ،فضای کلی زندگی ،یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار، توسعه قابلیت های فردی)مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجانشرقی چگونه است ؟
- وضعیت عملکرد مربیان ورزشی واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجانشرقی چگونه است ؟