امروزه معاملاتی که تنها بر اثر بخشی عناصر آمیخته بازاریابی تاکید داشت، به سوی بازاریابی مبتنی بر رابطه و برقراری مدیریت موثر ارتباط با مشتری تغییر جهت داده است. طی دو دهه گذشته سازمان های بسیاری به اهمیت رضایتمندی مشتریان خود واقف شده و دریافته اند که حفظ مشتریان موجود به مراتب کم هزینه تر از جذب مشتریان جدید است. به علاوه وجود رابطه قوی بین رضایتمندی مشتریان و سودآوری مورد قبول واقع شده و تامین و ارتقای رضایتمندی مشتریان به هدف عملیاتی بسیار مهم اغلب سازمان ها تبدیل شده است. بنابراین شرکت ها همواره باید ناظر و مراقب تعامل بین خود و مشتریانشان باشند و با شناخت و درک صحیح از نیازها و ارزشهای مد نظر مشتریان، کالاها و خدمات با ارزشی را به آنان ارائه کنند تا با جلب رضایتمندی، در آنها وفاداری ایجاد کنند[1]. از آنجا كه برای بخش بندی بازار مبنای ثابتی وجود ندارد، تا شركت ها بر اساس آن بازارهایشان را بخش بندی نمایند، برای بخش بندی بازار روی متغیرهای زیادی كار شده است، به طوری كه این متغیرها به تنهایی و یا به صورت جمعی ساختار بازار را نشان می دهند.
در این فصل سعی بر آن است تا ضمن بیان ضرورت و اهداف تحقیق و توضیح خلاصه ای از مبانی و متغیرهای بخش بندی بازار، مدل تحقیق به منظور شناسایی متغیر مناسب، جهت بخش بندی بازار شامپو ارائه گردد.
1-2 بیان موضوع تحقیق
در اواسط قرن بیستم، تکنیکهای تولید و بازاریابی انبوه با افزایش دسترسی مشتریان به محصولات، محیط رقابتی را دچار تغییر نمودند. همچنین، فرایند خرید که در آن فروشنده و خریدار وقت با ارزش خود را صرف شناخت یکدیگر مینمودند به طور کامل تغییر پیدا کرد. بدین ترتیب، مشتری با مشخص شدن با یک کد، منحصر به فرد بودن خود را از دست داد و فروشنده با توجه به پر شدن بازار از کالاها و خدمات متنوع نتوانست اطلاعات مرتبط با نیازهای مشتری را نگهداری نماید. در زمانی نه چندان طولانی در گذشته، بنگاه هایی با امکانات و منابع بیشتر میتوانستند نیازهای مشتریان را با محصولات استاندارد و خلق مزیت از طریق افزایش بهرهوری و کاهش هزینه کمتر ارضاء نمایند. در این دوره، تولید و بازاریابی انبوه تا زمانی که مشتریان با محصولات استاندارد احساس رضایت میکردند، بسیار موفقیت آمیز بود.
خرید اینترنتی فایل کامل :
با ورود بنگاه های بیشتر به بازار، تکنیکهای بازاریابی انبوه جایگاه خود را در جاییکه هدف فروش آنچه تولید شده بود، از دست داد. بدین ترتیب، بخش بندی بازار و انتخاب بازار هدف، موجب انتقال تمرکز بنگاه به تغییر محصول و تلاشهای بازاریابی متناسب با نیازهای مشتری گشت. تغییر در نیازها و ترجیحات مشتریان نیازمند آن است تا بنگاه ها، بخشهای کوچک و کوچکتری را تعریف نمایند[2]. بنابراین امروزه شرکت ها از شیوه بازاریابی انبوه دست برداشته و به بازاریابی مبتنی بر هدف روی آورده اند. این نوع بازاریابی به شرکت ها کمک می کند تا از فرصت های بازاریابی خود بهتر استفاده نمایند. لازمه بازاریابی مبتنی بر هدف بخش بندی بازار می باشد. بخش بندی بازار که به معنی تفکیک بازار بر اساس گروه های مصرف کننده است شامل گروهی از افراد می شود که ضمن دارا بودن یک یا چند ویژگی مشترک دارای نیازها یا واکنش های مشابه نسبت به کالاها و برنامه های بازاریابی شرکت هستند. و از دو بعد برای شرکت ها مفید است اول اینکه موجب می شود تا شرکت با توجه به توانایی هایش مشتریان را انتخاب کند تا نسبت به رقبا بهتر بتواند نیازهایشان را برآورده نماید. دوم اینکه موجب می شود فعالیت های بازاریابی شرکت در یک بخش متمرکز شده و به بخش هایی سوق داده شود که کارایی بیشتری داشته و با تناسب بیشتر با این بخش ها فعالیت های بازاریابی را طراحی نماید.
حال، با توجه به رقابتی بودن بازار شامپو در این تحقیق سعی بر این است كه با توجه به مدل منافع پژوهی خرید به بخش بندی بازار شامپو سیر پرژک پرداخته شود. برای نیل به این هدف 16 مزیت را که به نظر می رسد در خرید شامپو برای مصرف کنندگان دارای اهمیت باشد شناسایی شد.
1-3 مسئله تحقیق
بر خلاف تئوری بازاریابی کلاسیک که هنرش در جذب مشتریان جدید و تاکید آن بیشتر بر انجام معاملات متمرکز بود تا ایجاد رابطه با دیگران، با شدت گرفتن رقابت بین شرکتها در مشتری یابی برای محصولات و خدماتشان و همچنین افزایش قدرت مشتری در دنیای رقابتی امروز، شرکتها دیگر نه تنها باید به دنبال جذب مشتریان جدید باشند، بلکه حفظ و نگهداری مشتریان قبلی و برقراری روابطی مستحکم با آنان را نیز باید مورد توجه قرار دهند[3].
با تحقیقات به عمل آمده مشخص شد كه شركت شامپو سیر پرژک نتوانسته به طور اثربخشی بازار را بر اساس مزایای مورد نظر مشتریان بخش بندی كند و در این تحقیق سعی بر این است كه به حل این مسائل پرداخته شود تا شركت بتواند با تولید محصولات متناسب با نیازهای مشتریان، سهم قابل توجهی از بازار را به دست آورد. به طور كلی در این تحقیق مسئله زیر وجود دارد:
مشخص نبودن ارتباط ویژگی های شخصی مصرف كنندگان با خرید.
1-4 اهمیت و ضرورت تحقیق
در سال های اخیر رویكرد بازاریابی ارتباطی یا بازاریابی تك به تك یكی از اساسی ترین رویكرد هایی است كه توسط شركت ها استفاده می شود. این رویكرد كه سطح نهایی بخش بندی است در پی ارضای نیازهای تك تك مشتریان در بازار هدف می باشد. یكی دیگر از رویكرد هایی كه امروزه برای بخش بندی بازار مورد استفاده قرار می گیرد رویكرد خریداست . منافع پژوهی به انواع مزیت هایی كه مصرف كنندگان در محصولات جستجو می كنند اطلاق می شود. افراد مزیت های متفاوتی را در محصولات جستجو می كنند و همین عامل باعث اهمیت بخش بندی بازار می شود.
با توجه به موارد ذکر شده، عرضه کالا (خدمات) مطابق با نیازها و خواسته های مشتریان کلید موفقیت یک کسب و کار بازرگانی در عصر حاضر می باشد. برای نیل به این هدف بخش بندی بازار مطرح می گردد. بخش بندی بازار كه به معنی تفكیک بازار بر اساس گروه های مصرف كننده است شامل گروهی از افراد می شود كه ضمن دارا بودن یک یا چند ویژگی مشترك، دارای نیازها و یا واكنش های مشابه نسبت به كالاها و برنامه های بازاریابی شركت هستند. و از دو بعد برای شركت مفید است اول اینكه موجب می شود تا شركت با توجه به توانایی هایش مشتریان را انتخاب نماید تا نسبت به رقبا بهتر بتواند نیازهایشان را برآورده نماید. دوم اینكه موجب می شود فعالیت های بازاریابی شركت در یک بخش متمركز شده و به بخش هایی سوق داده شود كه كارایی بیشتری داشته و با تناسب بیشتر با این بخش ها، فعالیت های بازاریابی را طراحی نمایند. هدف از فرایند بخش بندی این است که مدیران بازاریابی بتوانند یک آمیخته بازاریابی مناسب را برای هر بخش از بازار تدوین کنند. مسئله مهم در این تحقیق شناسایی مزایایی است كه مصرف كنندگان در هنگام خرید شامپو به آن اهمیت می دهند. برای رفع این مشكل در این تحقیق 16 مزیت را كه به نظر می رسد مصرف كنندگان در هنگام انتخاب شامپو برایشان اهمیت داشته باشد شناسایی شد. به طوری كه مصرف كنندگانی كه در یک بخش قرار می گیرند مزایای یكسانی را از خرید شامپو جستجو می كنند.
:
1-2- بیان مسئله
1-3- اهداف تحقیق :
اهداف این پژوهش را می توان در دو بعد اصلی زیر دسته بندی نمود :
- تعیین میزان تاثیر فرایند مدیریت دانش بر فرایند كارافرینی سازمانی
- الویت بندی تاثیر فرایند مدیریت دانش بر فرایند كارافرینی سازمانی
1-4- فرضیه های تحقیق:
1-4-1- فرضیه اصلی:
فرایند مدیریت دانش برکارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
1-4-2- فرضیه های فرعی :
1- کسب دانش بر فرایند کارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
2- تسهیم دانش بر فرایند کارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
3- بكارگیری دانش بر فرایند كارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
1-5- قلمرو تحقیق
1-5-1- قلمرو موضوعی تحقیق :
حوزه نگرش این تحقیق بررسی رابطه و تاثیر فرایند مدیریت دانش بر فرایند کارآفرینی سازمانی می باشد.
1-5-2- قلمرو مکانی تحقیق :
قلمرو مکانی تحقیق کسب و کارهای فعال در کسب و کار های کوچک و متوسط شرق مازندران می باشد.
1-5-3- قلمرو زمانی تحقیق
خرید اینترنتی فایل کامل :
:
قلمرو زمانی تحقیق سال 1389 می باشد.
1-6- محدودیت های تحقیق
– انجام شدن تحقیق در دوره کوتاه
– در نظر نگرفتن عوامل موثر بر مدیریت دانش(از قبیل: مدیریت، جو سازمانی، ساختار سازمانی، استراتژی و … )
– در نظر نگرفتن متغیر های تعدیل کننده موثر بر روابط مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی (مانند سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی و … )
– تاکید بر کارآفرینی و در نظر نگرفتن کلیه نتایج مدیریت دانش(از قبیل: افزایش یادگیری سازمانی، مزیت رقابتی و …)
1-7- تعریف واژگان تخصصی تحقیق
دانش: عبارتست از مجموعه تجربیات، تكنیكهای كاری و نیز الگوهای رفتاری كه افراد در مواجهه با واقعیتها از خود بروز می دهند و به دو گونه كلی تقسیم بندی می شوند: دانش ضمنی، كه در ذهن افراد وجود دارد و قابل كد گذاری نیست و دانش آشكار كه قابلیت كد گذاری، ذخیره سازی و سازماندهی دارد (ویلالبا،2006).
فرایند مدیریت دانش: مدیریت دانش یک فرایند ساختارمند جهت کسب، خلق ، ذخیره، بازیابی، تسهیم و بکارگیری دانش ضمنی و عینی در سازمان برای تشویق نوآوری سازمانی تعریف می شود(چن و چانگ،2009).
کسب دانش: کسب دانش، همان خلق دانش در داخل سازمان و اكتساب دانش خارج از سازمان و می باشد. خلق دانش فرایندی است كه طی آن، دانش مورد نیاز، خلق می شود و اكتساب دانش فرایندهایی كه طی آن دانش مورد نظر، در اختیار سازمان قرار می گیرد (گلد و همكاران، 2001).
ذخیره سازی و بازیابی دانش: فرایندی است شامل این كه چه دانشی در كجا و تا كی باقی بماند و این نگهداری چگونه باشد كه قابلیت بازیابی حداكثری فراهم شود. و بازیابی، مجموعه فعالیتها جهت برقراری امكان بازیابی آسان و سریع دانش های ذخیره شده در سازمان می باشد(گلد و همكاران، 2001).
توزیع و تسهیم دانش: انتشار، تبادل و به اشتراك گذاری دانش های خلق شده و كسب شده در سازمان از طریق جلسات بحث گروهی، سوال و جواب با نخبگان و یا حتی ارسال یک ایمیل به اعضای سازمان تعریف می شود(گلد و همكاران، 2001).
اعمال و بكارگیری دانش: فرایند بكارگیری دانش در حوزه های مختلف كاری به منظور افزایش اثربخشی و بهره وری در سازمان است (گلد و همكاران، 2001).
کارآفرینی
تولید ایده: تولید ایده در کسب و کار به فرایند بیان فکر ، عقیده و خیال برای نوآوری سازمان اطلاق می شود (فرهنگی، 363).
نتایج ایده: نتایج ایده همان بهره برداری از ایده است، که به فرایند طراحی، ساخت، آزمایش و تجاری سازی ایده در غالب محصول، خدمت و فرایند اطلاق می شود(فرهنگی، 363).
تعریف عملیاتی واژه ها
کسب دانش(کسب و ایجاد و ذخیره دانش). کسب و ایجاد دانش از طریق انجام پروژه های تحقیقاتی، تعامل با سازمانها و مراکز تحقیقاتی بیرونی، کارکنان، مشاوران و متخصصان بیرونی، مشتریان و سایر ذینفعان، و مصاحبه های تخصصی و ذخیره سازی و بازیابی دانش از طریق سیستم های اطلاعاتی، مستند سازی دانش، ایجاد بانکهای دانش.
تسهیم دانش. تسهیم دانش از طریق استقرار فرایندها و سیستم هایی جهت تعامل با کارکنان، مشتریان و سایر سازمانها، تسهیم دانش از طریق انجام فعالیت های گروهی، جلسات بحث و تبادل نظر، کنفرانس ها و گردهمایی و سمینار های داخلی و خارجی.
بکارگیری دانش. بکارگیری دانش در بهبود محصولات و فرایند ها موجود و ایجاد محصولات و خدمات جدید.
تولید ایده: ایده پردازی از طریق اطلاعات داخلی، ایده پردازی از طریق اطلاعات خارجی، ایده پردازی از طریق پژوهشهای مشارکتی، ایده پردازی از طریق پژوهشهای داخلی
اجرای ایده: امکان سنجی بازار، امکان سنجی فن آوری، امکان سنجی سیستم اطلاعات، امکان سنجی مالی
نتایج ایده: بهره برداری از ایده ها در بهبود محصولات، خدمات و فرایند ها، بهره برداری از ایده ها در ارائه محصولات و خدمات جدید.
و سازماندهی، بیان مسأله ،هدف پژوهش، ضرورت و اهمیت پژوهش ، سؤالهای پژوهش، متغیرهای پژوهش ، واژگان تخصصی ، قلمرو پژوهش.
فصل دوم- شامل پیشینه پژوهش، نظریات مختلف درباره یادگیری سازمانی ، راهكارهای ارتقاء آن و سازمان های یادگیرنده و چارچوب مفهومی پژوهش.
فصل سوم- شامل روش پژوهش، روش های آماری و نحوه جمع آوری اطلاعات است
فصل چهارم- شامل یافتهها و تجزیه و تحلیل آنهاست.
فصل پنجم- شامل نتیجهگیری و پیشنهادات است.
خرید اینترنتی فایل کامل :
بیان مسأله:
در یک دنیای نامطمئن ، جایی كه همه ما به یقین میدانیم كه هیچ چیز مطمئن نیست، ما به سازمان هایی نیازداریم كه به طور مستمر خودشان را از نو بسازند، خود را از نو كشف كنند و به خودشان مجدداً نیرو بخشند اینها سازمان های یادگیرندهاند ، یعنی سازمان هایی كه عادت به یادگیری دارند. بدون این عادت یادگیری، آنها تصویرآینده را به خواب هم نخواهند دید، چه رسد به آنكه امیدی به اداره كردن این تصویر ایدهال داشته باشند.(هندی، 1378)
بیش از نیمی از جمعیت ما جوان و آماده كار است كه تعداد زیادی مشغول به تحصیل یا فارغالتحصیل از دانشگاه ها میباشند و برخی از آنان از بهترین دانشگاه های دنیا فارغالتحصیل شدهاند و به ازاء هر صد هزار نفر، 2000 دانشجو داریم و یک سوم جمعیت مشغول به تحصیل قبل از دانشگاه میباشند.
در طی 20 سال گذشته 250 میلیارد دلار سرمایهگذاری بر روی صنایع مدرن و مدرنیته كردن صنایع صورت گرفته است. این در حالی است كه مساحت ایران 000/648/1 كیلومتر مربع و تراكم جمعیت 36 نفر در هر كیلومتر میباشد. علاوه بر این 9/8 درصد ذخایر نفتی و 20% منابع گاز دنیا در اختیار كشور ماست باتوجه به مورد مذكور جای سوال است كه چرا رشد تولید خالص داخلی ما پائین است و صادرات غیرنفتی كشور به سختی از 6/4 میلیارد دلار فراتر میرود و وابستگی شدید به صادرات نفت خام داریم. جواب این است كه سازمانها در كشور ما دچار فقر یادگیری میباشند و یادگیری برای سازمان های امروزی یک ضرورت اجتنابناپذیر است و همچنین برای پیادهسازی مدیریت دانش نیاز به سازمان های یادگیر و ارتقای یادگیری داریم. (رحمان سرشت، 1382، ص4).
اهمیت موضوع:
همانطور كه دنیا تغییر كرده است، فرایند یادگیری نیز متحول شده است. زمانی كه آینده امتداد حال بود، معقول به نظر میرسید كه فرض كنیم آنچه امروز كارساز است، سال بعد هم میتواند مؤثر باشد.آن فرض ، اكنون بایستی به دور افكنده شود. دنیا ، بویژه دنیای كسب وكار حالت ثبات ندارد.
: در یک سازمان هر فرد برای پیشرفت و نیل به اهداف تعیین شده شغلی نیاز به آگاهی از موقعیت خود دارد این آگاهی موجب می شود كه او از نقاط قوت و ضعف عملكرد و رفتار خود مطلع گردد و تمهیدات لازم را برای اثربخشی بیشتر كوششهایش به كاربرد. سازمانها نیز نیاز به شناخت كارائی خود دارند تا براساس آن وضعیت نیروی انسانی خود را بهبود بخشند و بدین طریق بر حجم تولید و ارائه خدمات خود بیفزایند و در روند حركتهای خود تحولات مثبت ایجاد كنند. ارزشیابی كاركنان یكی از مؤثرترین ابزارهای ارتقاء، كارآمدی، توانمندسازی و بهسازی نیروی انسانی است ارزشیابی ابزاری است كه سازمانها و كاركنان را در تأمین این نیازها كمك میكند اگر این ابزارها بخوبی طراحی گردد و به نحو صحیح مورد استفاده قرار گیرد، تا وسیلة مناسبی برای تشویق، آموزش، بهسازی و بعضاً تنبیه كاركنان خواهد بود. ارزیابی شایستگی و لیاقت كاركنان در رفتار و طرز اجرای وظایفشان، فرایندی است جهت سنجش خصوصیات مختلف كاركنان ، تخصصهای آنها ، نحوه اجرای وظایف مشاغل محوله به آنها و مقایسه كاركنان با یكدیگر. ارزشیابی نحوه عملكرد كاركنان نشان می دهد كه كارمند به نحو مطلوب وظایف محوله را كه طبق شرح شغل به او ابلاغ شد انجام داده است یا خیر. از طریق ارزشیابی، نارسایی ها و نقاط ضعف خدمتی كاركنان تشخیص داده می شود و از طریق هدایت و آموزش در رفع آنها اقدام می گردد. ارزشیابی كاركنان به طرز
خرید اینترنتی فایل کامل :
صحیح و توأم با حسن نیت و بر مبنای شیوه های علمی، نه تنها كارمند را راضی نگاه خواهد داشت بلكه سرپرستان، رؤسا و مدیران سازمان را به وضع كاركنان و نحوة فعالیت آنها آشنا می كند و در نتیجه باعث ایجاد یک محیط كاری مطلوب و مناسب و با حسن تفاهم برای كاركنان و مدیران می شود. در عین حال ارزشیابی وسیله ای است برای رسیدن به هدف. وسیلهای است كه اگر به نحو صحیح به كار برده شود باعث ایجاد توسعه «ضوابط» بجای روابط در امور اداری می شود و تفاهم بین كاركنان و مدیران را توسعه می دهد و باعث ایجاد تصمیمهای منصفانه، صحیح و عادلانه درباره كاركنان می شود. و اطلاعات حاصله از ارزشیابی در اكثر اقدامات استخدامی و كارگزینی از جمله: توضیحات، انتصابات و آموزش – اعطای مزایای مختلف شغلی و دیگر امور مشابه مفید واقع می شود (كاظمی، 1380، ص 242).
این تحقیق سعی در بررسی نظام ارزشیابی عملكرد كاركنان و بررسی نقاط ضعف و قوت آن دارد تا بتواند با ارائه پیشنهادات لازم، زمینه را جهت طراحی و اجرای صحیح یک نظام ارزیابی مناسب آماده نماید.
این تحقیق شامل پنج فصل به شرح زیر می باشد:
فصل اول: کلیات تحقیق
فصل دوم: ادبیات تحقیق
فصل سوم: روش تحقیق و جمع آوری اطلاعات
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
فصل پنجم: نتیجه گیری
2-1- بیان مساله