با توجه به اینکه از مهمترین پارامترهای یک مدل کلان اقتصادی،اشتغال و تولید می باشد،هر گونه تغییردر این پارامترها اثرات خاص خود را بر دیگر پارامترهای اقتصادی بر جای خواهد گذاشت.اشتغال از نیازهای اصلی هر کشور است که هر گونه نارسایی و یا کمبود در آن ﻣﻨﺸﺄ پیدایش بسیاری از ناهنجاری های اقتصادی،اجتماعیو فرهنگی می شود،که تحت ﺗﺄثیر عوامل مختلفی است.در این پژوهش ،عوامل ﺗﺄثیرگذار بر اشتغال بخش کشاورزی استان های ایلام،کردستان،کرمانشاه و همدان در قالب تابع اشتغال بررسی شده.و سپس با بهره گرفتن از سیستم دینامیکی یک مدل کلی برای استان کرمانشاه اراﺋﻪ شده و با طرح سناریوهای مختلف،مناسب ترین راهکارها در جهت افزایش اشتغال بخش کشاورزی اراﺋﻪ شده است.
1-1- بیان مسأله
سهم قابل توجه بخش کشاورزی در رشد اقتصادی کشور علیرغم کاهش سهم آن از موجودی سرمایه در مقایسه با بخش های دیگر،باعث شد که بسیاری از سیاست گذاران به این باور برسند که این بخش می تواند محل مناسبی برای ایجاد اشتغال باشد.این در حالی است که در برهه ی زمانی کنونی سیاست گسترش فعالیت های کاربر در بخش کشاورزی،در تمامی دنیا سیاست مطرودی است.با این وجود در ایران،همچنان تلاش ها و سیاست ها بر افزایش اشتغال در این بخش متمرکز شده است،پرسش های زیادی در این خصوص مطرح است: آیا بخش کشاورزی موظف به ایجاد اشتغال برای نیروی انسانی جویای کار شهری و روستایی است؟آیا رابطه ای بین متغیرهای اشتغال و تولید در بخش کشاورزی وجود دارد؟مکانیزاسیون چه ﺗﺄثیری بر اشتغال بخش کشاورزی دارد؟تنوع بخشی تولید محصولات کشاورزی چه ﺗﺄثیری بر
خرید اینترنتی فایل کامل :
اشتغال داشته است؟تزریق سرمایه به بخش کشاورزی چه ﺗﺄثیری روی افزایش اشتغال این بخش داشته است؟
اشتغال در بخش کشاورزی ﻣﺗﺄثر از عواملی مانند رشد اقتصادی،صادرات،آزادسازیاقتصاد،افزایش تقاضای نهایی، سرمایه گذاری خارجی و داخلی و سطح زیرکشت می باشد.توسعه ی اشتغال در بخش کشاورزی از طریق عوامل پیشین و پسین ﻣﺆثر بر آن میسر بوده و بدون توجه به این عوامل،تحقق سیاست ایجاد اشتغال در کشاورزی همانند گذشته با موفقیت زیادی همراه نخواهد بود.
در برنامه های توسعه،بدون تقویت و یا تضعیف عوامل ﻣﺆثر بر اشتغال نمی توان و نباید بر پتانسیل اشتغال زایی بخش کشاورزی اتکا کرد.بخش کشاورزی می تواند در ایجاد اشتغال جدید در کشور بیشترین اثر را داشته باشد،برای رفع تنگنای بیکاری باید تقاضای نهایی این بخش را افزایش داد.بازار کار بخش کشاورزی با دیگر بخش ها تفاوت اساسی دارد،تقاضای کار در بخش کشاورزی محدود به زمان هایی از سال است.مناطق روستایی در برخی از مراحل کشاورزی با کمبود نیروی کار و پس از آن با مازاد نیروی کار گسترده روبرو هستند.پس به یقین نمی توان در مورد اشتغال کامل یا بیکاری در این مناطق نظر داد.فصلی بودن فعالیت کشاورزی باعث می شود که اشتغال آن همانند دیگر بخش های اقتصادی سالانه نبوده و انگیزه لازم برای حضور درآن نباشد.
بخش کشاورزی با مازاد نیروی کار(ماهر و غیر ماهر،بی سواد و کم سواد)روبروست و بر اساس مبانی اقتصاد خرد برای انتقال نیروی کار از ناحیه سوم تولید به ناحیه دوم تولید باید نهاده های دیگر یعنی زمین و سرمایه را افزایش داد.چون محدودیت زمین زیر کشت امری آشکار است،لذا تنها راه باقیمانده افزایش سرمایه است.
اما از یک سو می دانیم که جذب و هدایت سرمایه به سمت تولید در این بخش با موانع متعددی روبروست و از سوی دیگر تزریق بیش تر سرمایه به شکل ماشین آلات و ابزارهای تولید به بخش کشاورزی،منجر به جایگزینی سرمایه به جای نیروی کار خواهد شد و هدف اولیه (افزایش اشتغال)را نقض خواهد کرد،بر این اساس می توان گفت سیاست افزایش اشتغالی که ﻣﺆثر بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی باشد،با چنین شرایطی با توفیق همراه نخواهد بود.